سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : مهدی مقیمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : مثمن

عـمری گدای صاحب این خانه ماندیم            خود را درون مجلس روضه رساندیم
پـا را مـیـان این مـجـالـس بـاز کـردیم            دل را به پـایِ روضه و منبر نشانـدیم


گـاهی بـلـند از پـردۀ دل گـریه کـردیم            گاهی به زیر لب زیارت‌نامه خـواندیم
مـشـمـول الـطـاف زیــادِ اهـل بـیـتـیـم
گـریـه کـنِ داغ جــواد اهــل بـیــتــیــم
شـاهِ وفـا بـود و شـریـکـش بی‌وفا بود            تنـهـای تنهـا حـضرت ابن الـرضا بود
در خانه غربت داشت باید گفت از این حیث            خـیـلـی شـبـیـهِ بـه امـامِ مـجـتـبـی بود
وقتی تنش می‌سوخت از زهر ستمگر            در شـام یـاد شـامـیـان و عـمـه‌هـا بـود
هنگام جان دادن اسیرش کرده این غم
گر چه جوان بوده است پیرش کرده این غم
سخت است وقتی خسته و بی‌جان که باشی            مظلوم بین جمعی از خویشان که باشی
مسـمـوم بـاشی و تـنت در تب بـسوزد            دردش دو چندان می‌شود عطشان که باشی
حـالا تـجـسّم کن چه حـالی داری آنجا            با یـادِ میخ و سیـنه‌ای گریان که باشی
مادر میان شعله‌ها می‌سوخت می‌سوخت
با روضه‌اش ابن الرضا می‌سوخت می‌سوخت
هم گریه حـیدر کرده هم زهـرا برایت            هـم ابــتــدای کــودکـی بــابـا بــرایـت
هم شیعـه‌ات آنقـدر بـر تو گـریه کرده            قــطره به قـطـره تا شـده دریـا بـرایت
امـا تـنِ جـدِّ غـریـبت زیـر خـورشـیـد
این داغ را بـاید که از زینب بـپـرسـید
پشت در بسته عطش بال و پرت سوخت            هم که دلت هم که تمام پیکرت سوخت
چـشـمان تو سمت خراسان بود انگـار            دل‌هـا بـرای آن نـگـاه آخـرت سوخت
تـب داشـتـی فـکـر مـدیـنـه بودی آخر            عالم به ذکر وای مادر مادرت سوخت
زهــرا بـه بـالـیـن تـو آمـد بـا قـد خــم
بر جسم و جان خـسته‌ات گردید مرهم
این چـشـم‌ها بی‌اشـک‌ها لـطـفی ندارد            بـی‌گـریـه بـر آل عــبـا لـطـفـی نـدارد
دنــیـا خــدا دانـد بـرای لـحـظـه‌ای هـم            بـی‌اهـل بیت مـصـطـفی لـطـفی ندارد
پــای تــمــام روضــه‌هـا بــودیــم امــا            بـی‌روضـۀ کـرب وبـلا لـطـفـی ندارد
امشب که غمگـینِ جواد ابن الرضاییم
یک بارِ دیگر روضه خوان کربلائـیم
ای وای از آن وقـتی عـلـمدارت نباشد            ای وای اگر غـم دست بـردارت نباشد
سخت است بین عـده‌ای بیـگـانه باشی            اما به هـمـراهت کس و کـارت نبـاشد
وقتی که سرها روی نی هـا شد نمایان            ای‌کـاش روی نـی سـرِ یـارت نـبـاشـد
خـتـم کـلامِ منـبرِ روضه حـسین است
یعنی نمک در آخر روضه حسین است

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت های معتبر حذف شد؛ لازم به ذکر است داستان هایی خنده، رقص و هلهله کردن اُم فضل و دیگر کنیزان در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است؛ اتفاقاً در روایات معتبر کتب عيون المعجزات ص ۱۲۹، اثبات الوصیه ص ۲۱۹، دلائل الأمامیه ص ۳۹۵، بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۶؛ جلاءالعیون ص ۹۶۷، منتهی الآمال ص ۱۸۰۴، مقتل معصومین ج ۳ ص ۴۷۹ و ... اشاره بر گریه کردن اُم الفضل ملعونه بعد از مسموم کردن امام جواد عليه‌السلام شده است، لازم به ذکر است داستان هایی همچون موضوع به پشت بام بردن بدن مطهر امام جواد علیه السلام  ، و .... انداختن بدن مطهر از پشت بام به زمین و سه روز ماندن بدن مطهر امام علیه السلام در زیر آفتاب در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



وقـتی کـنـیـزان هلـهـله کردند بی‌شک            در شـام یـاد شـامـیـان و عـمـه‌هـا بـود



هم که خـدا دیده تدارک زیر خـورشید            یـک سـایـه بـا بـال کـبـوتـرهـا برایت